اضطراب در ايام امتحانات و آزمونها:
نگرانيهايي كه دانشآموزان در ايّام امتحانات دارند گاهي با فشار خانوادهها بيشتر ميشود در حالي كه بايد با اين مساله خيلي عاقلانه و منطقي برخورد كرد.
دانشآموز بايد در طول سال درس را بخواند تا در ايّام نزديك به امتحان مجبور نشود با بيخوابي و نگراني و در شرايط روحي نامطلوب بيش از حدّ توان خود فعّاليّت كند. كم خوابيهاي شب امتحان سبب خستگي زود هنگام،كاهش بازده،فراموشي و افزايش ناآرامي و اشتباه در جلسهي امتحان ميشود.
اگر توجّه داشته باشيم كه استعدادهاي همه افراد يكسان نيست و انجام تكاليف و درسخواندن بهصورت جدّي در حقيقت نشان دهنده انجام وظيفه دانش آموز است. در اين صورت دانش آموزي را بهخاطر آنكه نمرهي امتحاني او از نمرهي ديگري كمتر شده ملامت و سرزنش نخواهيم كرد بلكه در برابر وظيفه شناسي فرزندمان احساس رضايت و امتنان خواهيم داشت بنابراين موفّقيّت در امتحان فقط به ميزان فعّاليّت داو طلب ارتباط ندارد بلكه به فعّاليّت داوطلبان ديگر و استعدادهاي آنها نيز ارتباط دارد. لذا به هيچ عنوان منطقي نيست كه خانوادهها بر فرزندان خود فشار روحي بيجا وارد كنند و آنها را گرفتار نگرانيهاي مضاعف و آزاردهنده كنند.بهطور خلاصه وظيفه دانشآموز درس خواندن - تلاش كردن و جدّيّت است اما اگر وظيفه خود را بهخوبي انجام داده باشد و نتيجه امتحان باب ميل نباشد ،نبايد اين موضوع وسيلهاي براي سرزنش او قرار گيرد.
توصيه هايي در باب مطالعه
مطالعه، همانند انجام هر كار يا فعّاليت ديگر، نيازمند استفاده از روش درست است. رشد و شكوفايي انديشه، تواناييها و فرهنگ هر انسان به كمّيت و كيفيّت مطالعهي او بستگي دارد. اگر به دقت بررسي كنيم خواهيم ديد يكي از دلايل افت تحصيلي برخي از دانشآموزان اين است كه شيوه ي مطالعهي آن ها بر طبق روشها و اصول صحيح مطالعه نيست و نه اين كه لزوماً كم مطالعه ميكنند. عدم رعايت اصول و بهداشت مطالعه موجب پايين آمدن سطح كارايي و بازدهي انسان، تضعيف روحيه، كاهش اعتماد به نفس، خستگي و دلزدگي از مطالعه است.
اغلب تصوّر مي شود كه براي يادگرفتن مطالب ، اگر از روي متني چند بار خوانده شود ، مطالب در حافظه محفوظ مانده و هنگام امتحان به ياد مي آيند . در صورتي كه اين تصوّر درست نمي باشد ، زيرا حتماً شنيده ايد كه برخي از دانش آموزان مي گويند : (( من تمام اين كتاب را چند بار خوانده ام ولي نمي دانم چرا به خوبي از عهده ي امتحان برنيامدم ؟!؟!)) پاسخ تا حدي روشن است . روش مطالعه و رعايت اصول آن نقش مهمي در يادگيري و درك و فهم مطالب دارد . اغلب دانش آموزان از يك روش واحد مطالعه براي يادگيري دروس مختلف استفاده مي كنند ، در حالي كه هر درسي روش مطالعه خاص خود را مي طلبد ، به عنوان مثال ، نمي توان رياضيات و تاريخ را با يك روش واحد مطالعه نمود . بارها ديده ايم كه دو دانش آموز با شرايط مشاور ، يكي با دوساعت مطالعه در شبانه روز پيشرفت تحصيلي خوبي دارد ، اما فرد ديگر با چهار ساعت مطالعه هم ضعيف است . يك علت عمده ي اين مسأله تفاوت در روش مطالعه ي آنهاست . واقعيت اين است كه در دنياي امروز كه عصر اطلاعات و نبرد انديشه ها و مغزهاست و انسان با انبوه فرايند اطلاعات اعم از كتاب ، مجليه ، روزنامه و ... مواجه است ، نمي توان با همان روش هاي قديمي به پيش رفت . در جهان امروز مطالعه ، ضرورت پيشرفت است .
*در اين جا به ذكر پيشنهاد ها و توصيه هايي مي پردازيم كه رعايت انها در هنگام مطالعه تقريباً براي همه ي افراد مفيد است و ضروري به نظر مي رسد .
1ـ هدف: قبل از شروع مطالعه، حتما هدف را مشخص كنيد. هدف از مطالعه ميتواند شامل لذتبردن از يك داستان، فهميدن يك مطلب،آمادگي براي امتحان و ... باشد
2ـ اعتماد: به خود اعتماد كنيد و معتقد باشيد كه قادر به انجام هر كاري هستيد.
3ـ برنامهريزي:پلههاي موفقيت با برنامه ريزي، همت و پشتكار محقق ميشود. طبق برنامه عمل كنيد و از اين كه نتوانستيد كل برنامه را در مدّت مقرر تمام كنيد، مايوس نشويد.
4ـ خونسردي:دلهره و اضطراب، عدم موفقيت را در بر دارد. به شكست فكر نكنيد.
5ـ علاقه:اگر مطالب را با علاقه بخوانيد بهتر در خاطر خواهد ماند.
6ـ احساس رضايتمندي: هميشه بعد از هر عمل نيك و يا مطالعه خود را تشويق كنيدو احساس خودارزشي كنيد.
7ـ تمركز حواس: زماني كه حواس شما به چيز ديگري است، حافظهنميتواند مطلبي را به خاطر بسپارد يا به ياد بياورد.
8ـ طبقهبندي مطالب: هرقدر نكات به ياد سپرده شده منظم طبقه بندي شوند راحتتر و سريعتر مورد استفاده قرار مي گيرند.
9ـ فهميدن مطالب: به جاي حفظ كردن، مطالب را بفهميد تا پايدارتر بمانند.
10ـ فشارنياوردن به حافظه:بين هر فاصلهي زماني مثلاً 40ـ50 دقيقه، پنج دقيقه استراحت كنيد و نفس عميق بكشيد.
11ـ اجتناب از مطالعه ي اجباري:هنگامي كه بسيارخسته هستيد و تمركز حواس را از دست دادهايداست سعي نكنيد به اجبارادامه دهيد.زيرا باعث دلزدگي مي شود.
12ـ تكرار:مهم ترين مرحله در يادگيري است.
13ـ ورزش: روزها را با نرمش آغاز كنيدو براي تقويت روحيهي خود،اهدافتان را در ذهن تجسّم كنيدو ترديدها را دور بريزيد.
14ـ مكان مطالعه:مكان مطالعهي خود را كمتر تغيير دهيدو لازم است مكان مطالعه از سكوت نسبي برخوردار باشد و عاري ازمحرك هايي كه منجر به حواس پرتي ميشوند؛ باشد.
15ـ نور و حرارت مكان مطالعه: دماي 20درجه و نور متوسط مفيد خواهد بود.
توصيه هاي عمومي
1- در ايام امتحان بيشتر مواظب سلامت خود باشيد تا در معرض سرماخوردگي ،گرمازدگي ، و مسموميت هاي غذايي و اختلالات هضم قرار نگيريد و از خوردن غذا در بيرون خانه جداً خودداري كنيد . غذاي خود را خوب بجويد وآرام ميل كنيد .
2- هميشه به خصوص در ايام امتحانات مزاج خود را مرتب نگاه داريد. ( صبح ها حتی الامکان خوردن سیب یا کشمش یادتان نرود.)
3- در طول روز (اما نه همراه با غذا) آب كافي بياشاميد.(پيش از نيم ساعت قبل از غذا و يكي دو ساعت بعد از غذا اشكالي ندارد )آشاميدن آب و نوشيدني ها در وسط غذا سبب اختلال هضم و ايجاد نفخ ميشود .
4- از خوردن قهوه ،چاي خيلي پررنگ خودداري كنيد. چاي كمرنگ مفيد است .
5- اگر احساس خستگي ميكنيد كمي استراحت كنيد . انسان در موقع خستگي احتياج استراحت دارد نه محرك لذا مصرف قهوه به منظور بيدار ماندن توصيه نميكنيم .
6- ماست ، دوغ ترش خواب آور است ماست شيرين اشكالي ندارد .
7-نرمش و ورزش سبك را در برنامه روزهاي هفته و به خصوص ايام امتحانات قرار دهيد .
8- اگر در صبحانه پنير ميخوريم آن را همراه گردو ميل كنيد .
9- مصرف سبزيجات تازه (البته بعد از ضد عفوني كردن) و ميوه جات تازه توصيّه ميشود .
10-سعي كنيد شبها حتماً به مقدار كافي و زودتر بخوابيد (حدود دو ساعت بعد از غروب). و صبح زودتر از خواب برخيزيد هرگز نزديك غروب آفتاب نخوابيد .
11- خواب بعد از طلوع آفتاب و هنگام غروب آفتاب كسالتآور است .
12- شام را زود ميل كنيد (تقريباً هم زمان با غروب) صبحانه را صبح زود ميل كنيد و حتماً ميل كنيد . صبحانه غذاي اصلي است ، ناهار و شام را كمي مختصرتر بخوريد ولي صبحانه را كاملتر ميل كنيد .
13- در موقع مطالعه از خوردن تنقلات و چيز هاي ديگر خودداري كنيد .
14- توصيه به خواب در اوايل شب به معناي زياد خوابيدن نيست ، شما در شبانه روز حداقل 7-6 احتياج به خواب داريد توصيه ما اين است اين خواب را در زمان مناسب داشته باشيد تا حداكثر استفاده از آن را ببريد .
15- آرامش روحي خود را با نام خدا و انجام به موقع نماز ها ، كاملتر كنيد .
16- برخي از تحقيقات علمي نشان ميدهد داشتن يك تغذيه متعادل و متنوع شامل غلات ، سبزيجات ، لبنيات ، گوشت و ميوه جات باعث كاهش استرس امتحان ميشود .
17- اميد و شادابي را به خودتان تلقين كنيد تا موفقيتهاي شما بيشتر شود .
واحد مشاوره مدرسه راهنمايي نمونه ابنسينا سال تحصیلی90-89
تبديل ستاره به سياهچاله
1.تاريخچه مفهوم
جسمي بسيار پرجرم كه حتي نور نيز نمي تواند از آن بگريزد نخستين بار در سال 1783 توسط يك جغرافي دان انگليسي به نام جان ميشل ارائه شد. در آن زمان، تئوري نيوتني گرانش و مفهوم سرعت گريز شناخته شده بود. ميشل حساب كرد كه اگر اندازه جسمي 500 برابر شعاع خورشيد باشد و چگالي اي برابر با چگالي خورشيد داشته باشد، سرعت گريز برابر با سرعت نور خواهد بود و در نتيجه اين جسم غير قابل مشاهده مي باشد. به گفته خودش: اگر نيم-قطر كره اي با چگالي مشابه خورشيد 500 برابر نيم-قطر خورشيد شود، جسمي كه از ارتفاع نامحدودي به سمت سطح آن مي افتد سرعتي بيشتر از سرعت نور خواهد داشت و اگر نوري از آن گسيل شود، به سرعت به سمت خودش جذب ميشود. با اينكه ميشل فكر ميكرد اين پديده غير معقول است، اما در هر حال او اولين كسي است كه احتمال وجود اجسام نامرئي در كيهان را مد نظر قرار داد. در سال 1796، رياضي دان فرانسوي پير سيمون لاپلاس همين ايده را در ويرايش اول و دوم كتاب خود، آشكار سازي سيستم جهان (Exposition du Systeme du Monde) ارتقاء داد؛ كه البته در ويرايش هاي بعدي اين كتاب اثري از آن به چشم نمي خورد. در قرن نوزدهم به اين موضوع توجه زيادي نشد، زيرا در آن زمان نور را موجي بدون جرم در نظر ميگرفتند كه تاثيري از گرانش نمي پذيرفت. در سال 1915، آينشتاين نظريه گرانشي خود را كه نسبيت عام نام گرفت منتشر كرد. او پيش از اين نيز نشان داده بود كه گرانش بر نور تاثير ميگذارد. چند ماه بعد، كارل شوارتزشيلد راه حلي براي ميدان گرانشي جرم نقطه اي ارائه دادو به اين وسيله نشان داد چيزي كه ما امروزه آن را سياهچاله مي ناميم از لحاظ نظري امكان وجود دارد.در حال حاضر شعاع شوارتزشيلد به عنوان شعاع افق رويداد يك سياهچاله غير چرخشي شناخته ميشود، اما در زماني كه او اين شعاع را معرفي كرد،به خوبي مورد درك و فهم قرار نگرفت. شوارتزشيلد خودش هم فكر ميكرد اين موضوع فيزيكي نيست. در دهه 1920، چاندراسخار متوجه شد كه نظريه نسبيت خاص پيش بيني ميكند اگر جسمي كه از خود تابشي نميكند، بيش از 1.44 برابر جرم خورشيد جرم داشته باشد بر اثر گرانش مركز در خودش ريزش ميكند . عاملي هم كه بتواند جلوي چنين اتفاقي را بگيرد تا آن زمان شناخته شده نبود. كشف او با مخالفت شديد آرتور ادينگتون مواجه شد. او اعتقاد داشت كه قطعا"چيزي باعث ميشود كه فرو-ريزش ستاره متوقف شود. هر دوي آنها درست ميگفتند، زيرا كوتوله سفيدي كه از حد چاندراسخار (1.44 برابر جرم خورشيد) بيشتر جرم داشته باشد تبديل به ستاره نتروني ميشود. اما خود ستاره نوتروني هم اگر بيش از 3 برابر خورشيد جرم داشته باشد به فرو-ريزش خود ادامه ميدهد. در سال 1939، رابرت اوپنهايمر و اشنايدر پيش بيني كردند كه ستاره هاي پرجرم ميتوانند دستخوش يك فرو-ريزش گرانشي شديد شوند. سياهچاله ها ميتوانستند در حقيقت وجود داشته باشند. اين اجسام در ابتدا براي مدتي با عنوان ستاره هاي يخ زده ناميده ميشدند؛زيرا مشاهده ها نشان ميدادند كه فرو-ريزش به سرعت آرام ميشود و در نزديكي شعاع شوارتزشيلد طيف آنها يه شدت به سمت قرمز متمايل ميشد. محاسبات رياضي نشان دادند كه يك ناظر بيروني سطح ستاره راه هنگامي كه از شعاع شوارتزشيلد عبور ميكند، يخ زده مشاهده ميكند. اين اجسام فرضي تا اواخر دهه 1960 مورد توجه و علاقه زيادي وقع نشدند. بيشتر فيزيكدانها بر اين باور بودند كه سياه چاله ها نتيجه عجيب و غريبي از راه حل بسيار متقارن و ايده ئال شوارتزشيلد هستند و اجسامي كه در خودشان فرو ميريزند در طبيعت تشكيل يك سياهچاله نميدهند. توجه به سياهچاله ها دوباره در سال 1967 به علت تجربه ها و نظريه هاي جديد برانگيخته شد. استيون هاوكينگ و راجر پنروز اثبات كردند كه سياه چاله ها يك نتيجه كلي از نظريه گرانشي آينشتاين هستند و نميتوان آنها را فقط به چشم اجسامي كه در خود ريزش ميكنند نگاه كرد. پس از كشف پالسار ها توجه ها در محافل نجومي بار ديگر به سياهچاله ها جذب شد. در مدت كوتاهي پس از اين واقعه، جان ويلر (John Wheeler) براي اولين بار از اصطلاح سياه چاله استفاده كرد. اجسام قديمي تري كه ميشل و لاپلاس توصيف كرده بودند بيشتر اوقات با عنوان "ستاره هاي تاريك" شناخته ميشوند تا از سياهچاله هاي نسيبت عام تمايز داده شوند. 2.تبديل ستاره به سياهچاله ستاره ها زماني پديد مي آيند كه ابري فوق العاده بزرگ از غبارهاي كيهاني و هيدروژن در زير بار گرانش خود فشرده شوند . در اين صورت گرانش به همراه افزايش چگالي فزوني مي يابد و بدين ترتيب فضا – زمان خميده و خميده تر مي شود . پس از مدتي گاز هيروژن در هسته متراكم مي شود و در اين تراكم شديد اتم ها با يك ديگر برخورد مي كنند و دماي آن ها رفته رفته افزايش مي يابد . زماني كه دماي هسته به 10 ميليون درجه رسيد ، پروتون هاي هيدروژن در پي واكنش هاي زنجيره اي هم جوشي هسته اي به هليوم تبديل مي شوند . در هنگام اين واكنش ها مقداري از جرم نا پديد مي شود كه تبديل به انرژي و امواج الكترومغناطيسي همچون نور مي شوند . در اين صورت يك جسم كه همچون يك لامپ غول پيكر كيهاني است پديد آمده است و اين آغاز زندگي يك ستاره است . هر ستاره اي كه ما در آسمان مشاهده مي كنيم در هسته اش واكنش هاي عظيم هم جوشي رخ داده است تا اين نور توليد شود و به ما برسد . وقتي يك ستاره در حال سوختن است، انرژي ناشي از واكنش هاي هسته اي ضمن افزايش فشار گاز، موجبات توازن گرانشي را فراهم مي آورد و وقتي سوخت ستاره تمام مي شود، ديگر گرمايي براي خنثي كردن نيروي گرانشي و حفظ توازن باقي نمي ماند. مقدار جرم ستاره, تعيين كنندة سرنوشت آن پس از مرگش خواهد بود. پس از اتمام سوخت ستاره، نيروي جاذب گرانشي باعث كوچك شدن ابعاد آن مي گردد. در ستارگاني با اندازة مشابه خورشيد و جرمي تا حدود 4/1 جرم خورشيد، انبوه الكترونهاي محصور در ستاره، طبق اصل طرد پاولي انقباض گرانشي را متوقف كرده و كوتوله سفيدي كه از گرماي باقيمانده مشتعل و تابان است، (با چگالي حدود2 10 تا gr/cm3107) تشكيل مي شود. تقريبا 99 درصد از ستارگان سرنوشتي مشابه خورشيد خواهند داشت. در ستارگاني با جرمي بين 4/1 تا 3 برابر خورشيد، پس از انفجار هاي ابر نواختري، چنانچه دافعه كوانتومي پروتون - پروتون و نوترون - نوترون توازن گرانشي ايجاد كند، ستاره اي نوتروني با قلمرو چگالي بين 107 تا gr/cm3 1012 تشكيل مي شود. چنانچه جرم در حال فرو ريزش ستاره بيش از 3 برابر جرم خورشيد باشد، حتي نيروهاي بين نوترونها هم نمي تواند انقباض را متوقف كند. جاذبه، لاشه فشرده ستاره مورد نظر كه چگالي بي نهايت بزرگي دارد، فضا ـ زمان اطراف خود را به قدري انحنا مي دهد كه حفره سياه يا همان سياهچاله پديد مي آيد. گرانش حاصل به اندازه اي قوي است كه هيچ چيز حتي نور (فوتون) هم نمي تواند از آن بگريزد. طبقه بندي ستاره ها بر حسب ميزان جرم و سرنوشت نهايي آنها براي درك بهتر طبيعتِ يك سياهچاله، نگاهي مي اندازيم به نمودار پيدايش سياهچاله كه در هم ريختن ستاره را از ديد ناظر ساكنِ دور در فضا و ناظر در حال سقوط با ستاره نشان مي دهد. نمودار شكل گيري يك سياهچاله از ديد ناظري دور و ناظري كه در حال سقوط با ستاره است. خط وسط شكل خط جهاني مركز ستاره است. در ضمنِ فرو-ريزش، (ترتيب زماني آن بطرف بالاست) دايره كوچك و كوچكتر مي شود و سرانجام طبق نظريه نسبيت عام، نقطه اي تكين با چگالي بي نهايت تشكيل مي شود (خط وسط در شكل). براي آنكه ناظر (1) مسير هوار را به ناظر (2) اطلاع دهد در فواصل معيني علامات نوري را كه با E,D,C,B,A نشان داده شده اند، از سطح ستاره مي فرستد.شكل نشان مي دهد كه علامات A,B تقريباً با همان اختلاف زماني كه از (1) ارسال مي شوند به (2) مي رسند. علامت C بسيار ديرتر از آنكه انتظارش مي رود به مقصد مي رسد زيرا در اين مرحله، ميدان گرانش قوي است و مخروط نوري به دليل انحناي بيشترِ فضا نزديك ستاره، فشرده تر است. در واقع هرچه انتشار نور نزديكتر به شعاع شوارتزشيلد Â صورت بگيرد انتقال به قرمز بيشتري داشته و فـوتون هايي كه درفواصل زماني مساوي از (1) فرستاده مي شوند در فواصلي هرچه طولاني تر به (2) مي رسند. به گونه اي كه علامت D كه درست هنگام تقاطع با شعاع شوارتز شيلد نشر مي شود هرگز به (2) نرسيده و در r=Â در جا مي زند (خط عمودي). سرانجام علامت E هرگز امكان فرار از r<Â را ندارد و پس از مدت زماني كوتاهي به داخل نادره (r=0) مي افتد. 3 .محاسبه شعاع شوارتزشيلد اندازه شعاع شوارتزشيلد يا افق حادثه رابطه مستقيم با جرم ستاره دارد. با توجه به روابط نيوتوني و نتايج نسبيت خاص، افق حادثه به آساني قابل محاسبه است. براي انرژي كل مكانيكي جسمي به جرم m كه با سرعت v در فاصله r از جرم M در حال دور شدن است، چنين داريم: (1) اگر ، جسم مقيد است و دوباره به سمت جرم M سقوط مي كند، در غير اين صورت به حركت خود همچنان ادامه داده و از سرعتش كاسته مي شود. به ازاي ، مي توان حداقل سرعت فرار را بدست آورد. توجه شود كه سرعت گريز به جرم m وابسته نيست. با توجه به نسبيت خاص، سرعت هيچ جسمي نمي تواند فراتر از سرعت نور C باشد. بنابراين اگر فاصله جسمي كمتر ازÂ باشد، براي فرار به سرعتي بيشتر از سرعت نور احتياج دارد و چون امكانپدير نيست تا ابد در دام جاذبه M خواهد ماند. بنابراين شعاع شوارتزشيلد Â از رابطه زير به دست مي آيد.(2) (3) ۴.شناسايي سياهچاله ها بخاطر خاصيت گريز ناپذير بودن، تشخيص سياهچاله ها بسيار مشكل است و مهمترين راهي كه به دانشمندان امكان شناسايي آنها را مي دهد، مشاهده ديسك تجمعي است. نكته زيبا اينجاست كه گازها و مواد قسمتهاي داخلي ديسك، سريعتر از گاز نواحي دور دست مي چرخند و دراقع سرعت قسمتهاي مختلف ديسك متفاوت است. لذا گازهايي كه تحت اصطكاك و مالش بسيار داغ شده اند از خود انواع مختلفي از تشعشعات حامل انرژي ساطع مي كرده و يك منبع نيرومند پرتو x تشكيل مي دهند كه توسط تلسكوپهاي امواج x قابل ديدن مي باشد. علاوه بر امواج x معمولاً از طريق وجود لنزهاي گرانشي و ستاره اي در حال چرخش به دور يك شي غير قابل رويت نيز مي توان به وجود سياهچاله يا ستاره اي نوتروني در يك منطقه از فضا پي برد. به طور كلي سياهچاله ها در دو نوع چرخان و غير چرخان وجود دارند و بعضي از آنها كه به سياهچاله هاي كهكشاني يا سوپر سياهچاله ها موسومند از حدود يك ميليون تا يك مليارد ستاره فشرده شده در داخل يك مركز تشكيل مي شوند. شواهدي از وجود اين اجرام عظيم الجثه در قلب كهكشانها در دست است.با توجه به نظربات جديد تر, سياهچاله ها كاملا سياه نيستند, بلكه به دليل افت و خيزهاي كوانتوميِ نزديكِ افق, تشعشعاتي ساطع مي كنند كه به تبخير سياهچاله مي انجامد. بر اساس اين نظريه, بعد از ملياردها سال, سياهچاله كل جرم و اطلاعات ذرات بلعيده شده را از دست مي دهد. امروزه نظريه ريسمان تنها نظريه كارآمدي است كه قادر است نحوه فشرده شدن چنان جرم عظيمي در ناحيه اي كوچك از فضا را با توجه به ابعاد اضافي توضيح دهد.
جذاب و ديدني:
مقدار كمي (2 قاشق غذاخوري) پودر آلومينيم را درون يك ارلن يا بطري شير بريزيد. بر روي آن حدود 15 سي سي جوهرنمك اضافه كنيد. بلافاصله بادكنكي به دهانه آن ببنديد پس از لحظاتي دهانه بادكنك را با نخ ببنديد و آن را رها كنيد آنچه را مشاهده مي كنيد تفسير كنيد.
ایجاد شعله های رنگی
برای ایجاد شعله قرمز : ۴ گرم استر نسیم.۴ گرم پتاسیم کلرات.۲ گرم پودر زغال و ۱ گرمگوگرد را مخلوط کنید
برای ایجاد شعله ابی : ۸ گرم پتاسیم کلرات را با ۲ گرم مس سولفید ٬ ۴ گرم گوگرد ٬ ۲ گرم جیوه کلرید ٬ ۱ گرم مس اکسید و ۱ گرم پودر زغال مخلوط کنید
برای ایجاد شعله سبز: ۱۲ گرم باریم نیترات ٬ ۳ گرم پتاسیم کلرات و ۲ گرم گوگرد را مخلوط کنید
ایجاد صدای ترقه ای
۵۰ میلی لیتر اب در یک بشر ریخته و ۵ گرم ید ٬ ۳گرم پتاسیم یدید و ۲۰ میلی لیتر محلول غلیظ امونیاک در ان بریزید و ان قدربه هم بزنید که ماده ای خمیری حاصل شود. خمیر حاصل را روی کاغذصافی پخش کنیدو سپس ان را به قطعات کوچک ببرید و چند ساعت نگه دارید تا خشک شود. هر قطعه راداخل تکه ای کاغذ بپیچید . هر یک از این بسته ها با کوچکترین ضربه منفجر خواهد شد.
ایجاد دود
دود ابی: مخلوط متیلن ابی (متیلن بلو ) ٬ پتاسیم کلرات و آنتیمو آن سولفید
دود سیاه: مخلوط پتاسیم کلرات ٬ نفتالین و پودر زغال را بسوزانیم
دود خاکستری: مخلوط گرد روی ٬ هگزا کلرو اتان و نفتالین را بسوزانیم
مقاومت در برابر سوختگی
دست نمی سوزد
وسایل و مواد لازم:۶ میلی لیتر کربن تترا کلرید ٬ ۶ میلی لیتر کربن دی سولفید ٬ استوانه مدرج ۲۰میلی لیتری
روش کار: ۶ میلی لیتر کربن تترا کلرید و ۶ میلی لیتر کربن دی سولفید را مخلوط کرده و یکی دو قطره از ان را در کف دست بریزید و اتش بزنید دستتان نمی سوزد
معرفی کاتالیزگر
سوزاندن قند
مواد لازم:قند ٬ خاکستر سیگار
روش کار:قند باشعله کبریت به سختی می سوزد اما با مالیدن کمی خاکستر سیگار به ان حبه قند تا اخر می سوزد. خاکستر سیگار نقش کاتالیزگر را انجام می دهد
تشکیل مواد و محلول های رنگی
دستان خود را ببرید
وسایل و مواد لازم: اهن کلرید ٬ پتاسیم تیو سیانات ٬ کارد
تصویری که قرمز میشود!
به دوستانتان بگویید که آیا میتوانند بدون استفاده از رنگ ، یک عکس را قرمز سازند و بلافاصله آن را به حالت معمولی در بیاورند؟ مسلما کسی قادر به این کار نخواهد بود. حالا شما تصویری را که قبلا تهیه کرده و صورت آن را با فنل فتالئین پوشانیدهاید، از جیبتان بیرون بیاورید. این مایع که به صورت تصویر مالیده شده ، ابتدا رنگی ندارد. ولی اگر شما انگشتانشان را در آمونیاک خیس کنید (که حتما قبلا این کار را کردهاید) و جلوی تصویر بگیرید، صورت ان قرمز کمرنگ میگردد! اگر انگشتانتان را کنار بکشید، رنگ صورت دوباره معمولی میشود!
کوه آتشفشان در خانه!!
آیا دوست دارید در آشپزخانه خودتان یک کوه آتشفشان کوچولو درست کنید؟ نترسید، این یک کوه آتشفشان واقعی نیست. این آزمایش به نسبت بیخطر است و گازهای تولید شده نیز کم و بیش غیرسمی هستند و فقط سی دقیقه طول میکشد.
نخست مخروط آتش فشان را بسازیم. 6 فنجان آرد ، 2فنجان نمک،4 قاشق سوپخوری روغن و 2 فنجان آب را مخلوط کنید. مخلوط بدست آمده باید یکنواخت و محکم باشد (در صورت نیاز میتوانید آب بیشتری اضافه کنید). بطری پلاستیکی را در ظرف مورد نظر بهطور ایستاده قرار دهید و خمیر تهیه شده را در اطراف آن به شکل یک کوه آتشفشان فرم دهید. البته توجه داشته باشید که آن را به طور کامل نپوشانید، قسمت دهانه آن را برای اضافه کردن بقیه مواد خالی نگه دارید. قسمت بیشتر بطری را با آب گرم پر کنید و مقدار کمی از رنگ قرمز غذارا به آن اضافه کنید. مقدار خیلی کمی پودر لباسشویی به محتویات بطری اضافه کنید. دو قاشق سوپخوری جوش شیرین به بطری اضافه کنید. به آرامی سرکه را به بطری اضافه کنید. مراقب باشید زمان فوران کوه آتش فشان رسیده است.
گدازههایی با رنگ قرمز ملایم در نتیجه واکنش بین جوش شیرین و سرکه تولید خواهد شد. در این واکنش مانند آتشفشان حقیقی ، دیاکسید کربن هم تولید خواهد شد. بدلیل تولید گاز کربن دیاکسید در بطری پلاستیکی فشاری ایجاد میشودو (بهعلت حضور پودر لباسشویی ) حبابهایی از آتشفشان خارج خواهد شد که چهره زیبایی به آزمایش میدهد. اگر چند قطره رنگ زرد هم به آن اضافه کنید، گدازههای خارج شده رنگ زیباتر و طبیعیتری پیدا خواهند کرد.
عکاسی بدون دوربین
1.ازیک عکاس تجاری چند ورق کاغذ چاپ بگیرید،( یک کاغذ عکاسی). ورق را در تاریکی روی تخته ی چند لایه که به پهلو حساس است قرار دهید. روی ان برگ و سپس شیشه قرار دهید و انرا بوسیله ی گیره ی لباس در موقعیتش ثابت کنید.و انرا در معرض افتاب قرار دهید تا رنگ ان مایل به سیاه یا بنفش شود.
2. پرینت برگ را در محلولی از 10گرم هیپو سولفیت سدیم در 100میلی لیتر اب بگذارید. بعد از 5 دقیقه انرا در اب جاری بشویید.
3.روی روزنامه پرینت را خشک کنید.زمانیکه خشک شد انرا روی کتاب پهن کنید.
بله اینگونه میتوان از یک برگ بدون دوربین عکاسی ،عکس گرفت .
ساختن موشك با استفاده از هيدروژن پري اكسيد و نقره
براي اين كار هيدروژن پري اكسيد بايد غليظ شده باشد.(در حدود 90 درصد ) هيدروژن پري اكسيد كه در دارو خانه ها ميفروشند غلظلتش درحدود 3 در صد است.فرمول شيميايی هيدروژن پري اكسيد h2o2 است.وقتي با نقره واكنش برقرار ميكند نقره نقش كاتاليزور را بازي ميكند.اين واكنش اتم اضافه اكسيژن را ازاد كرده اب و گرماي زيادی توليد ميكند.گرما اب را به بخار تبديل كرده كه اين بخار ميتواند با سرعت بالا از نازل موشك خارج كند.
براي ساخت موشك ميتوانيد از بطری نوشابه هاي خانواده خالي استفاده كنيد به اين صورت كه در نوشابه را سوراخ كوچکي بكنيد(نقش نازل موشك) و مواد را در ان ريخته و در ان را ببنديد واكنش انجام شده و بخار با سرعت از سوراخ به بيرون زده و اگر بطری نوشابه را بروي زمين بخوابانيد اين موشك حركت خواهد كرد
شمع را با آب روشن کنيد
شمعی را به دوستانتان نشان دهيد . به آن ها بگوييد که می خوا هيد شمع را روشن کنيد ولی متأسفانه کبريت نداريد. مسلما عده ای سعی می کنند که به شما کبريت بدهند، ولی شما قبول نکنيد وبه آن ها بگوييد راضی به زحمت شما نيستم و خودم شمع را با آب روشن می کنم! مسلما دوستانتان تعجب می کنند و شايد حتی به شما بخندند. ولی توجه نکنيد و ليوانی را پر از آب کنيد، سپس مقداری از آن را بخوريد تا همه متوجه شوند که آب معمولی است. حالا انگشت خود را در آب فرو برده و سپس روی فتيله ی شمع بگيريد تا يک قطره از آب روی آن بچکد، دوستانتان در کمال تعجب مشاهده می کنند که اين شمع روشن می شود.
فکر می کنيد دليل آن چيست؟
شما قبلا يک تکه پتاسيم کوچک را در لابلای تارهای فتيله ی شمع قرار داده ايد و وقتی يک قطر آب را روی آن می ريزيد، واکنش شيميايی بين پتاسيم و آب باعث اشتعال فتيله می شود.
طرز تهیه چسب سفید
چسب سفید معمولا از پروتینی که در شیر وجود داردو کازوئین نام دارد تهیه می شود.طی مراحلی می توان کازوئین شیر را جدا کرد.این کار در کارخانجات انجام می گیرد و سپس کازوئین حاصله را روی زمین پهن کرده خشک می کنند واز آن برای تهیه چسب استفاده می کنند.
طرز عمل:
125 میلی لیتر شیر بدون چربی را در یک بشر ریخته 25 میلی لیتر سرکه به آن می افزائیم.محلول اسیدی می شود.آنرا حرارت می دهیم تا شیر تکه تکه شودسپس توسط یک قیف و کاغذ صافی آنرا صاف کرده وکمی فشار می دهیم تا آب آن کاملا جدا شود.سپس آنرا در بشر برمی گردانیم.30 میلی لیتر آب به آن افزوده و آن را بهم می زنیم.نصف قاشق چایخوری سدیم بیکربنات اضافه کرده ودوباره آنرا بهم می زنیم. به خروج حبابها دقت کنید.اینقدر سدیم بیکربنات می افزائیم تا دیگر حبابی خارج نشود.
CH3COOH + NaHCO3 " CH3COONa + CO2 + H2O
چگونه مي توان آب را روي توري نگه داشت
ابتدا توري فلزي كه داراي ابعاد 1 ميليمتر است را در موم مذاب فرو ببريد سپس توري را بيرون آورده خواهيم ديد كه لايه نازكي از موم سيم هاي توري را مي پوشاند با دقت نگاه كردن به توري خواهيم ديد كه توري داراي روزنه هايي مي باشد كه يك سنجاق براحتي مي تواند از آن بگذرد اما اين توري مي تواند آب برروي خود نگه دارد . دليل اين پديده اين است كه موم توسط آب خيس نمي شود و بين شبكه هاي توري غشاي نازكي تشكيل مي دهد و تقعر رو به پايين اين غشا ست كه آب را نگه مي دارد
-اگر تخم مرغ پخته شده به مدت یک هفته در سرکه سفید قرار گیرد لایه کلسیمی ان حل شده و با تخم مرغ بدست آمده که حالت لاستیک ماننددارد می توان به صورت توپ بازی کرد
۲- اگر یک استخوان تمیز شده در سرکه قرار گیرد بعد از مدتی می توان آن را گره زد و یا تا کرد
دانشگاه بوعلي سينا همدان
۱- شمع در شمعدان خود به خود روشن ميشود
شمع ها قبلا نبايد روشن شده باشند.-قبلا تارهاي فتيله را با سوزن از هم جدا كرده و افشان كنيد.كافي است كه 2 گرم فسفر تهيه كنيد و ان را در 5 برابر حجم خود سولفيد كربن حل كنيد. اگر روي شمع ها يك قطره كوچك سولفيد كربن شامل فسفر بريزيد شمع ها به فاصله ي 10 دقيقه روشن خواهند شد.شنيدنی- محمد حسين جعفر زاده
۲-آب شعله آفرین! ( آزمایش ها )
ظرف شیشهای را از روی میز بر میدارید و از مایع بیرنگی که دارد کمی به دهان پر کرده و تظاهر به خوردن آن میکنید. سپس آن را بیرون تف میکنید. روی میز میریزد و بلافاصله شعله میکشد. علاقه مندان سرگرمیهای شیمی میتوانند جهت اجرای این آزمایش ابتدا وسایل زیر را تهیه کنید:
یک ظرف شیشهای محتوی الکل اتیلیک چند گرم ایندرید کرومیک قرمز کاملا خشک
یک صفحه مسطح سوز
سپس باید به ترتیب زیر عمل کرد:
صفحه مسطح نسوز را در محل دلخواهی روی میز قرار داده و روی آن کریستالهای ایندرید کرومیک را بپاشید. وقتی الکل اتیلیک را که به عنوان آب به تماشاچیان معرفی کردهاید در دهان گرفته و روی کریستالهای ایندرید کرومیک بریزید، فعل انفعالات شدیدی انجام یافته و حرارت زیادی تولید میگردد تا انجا که الکل اتیلیک مشتعل میشود و ارتفاع شعله حتی به 15 الی 20 سانتیمتر هم میرسد.
شما اگر حاضر به ریختن الکل در دهان خود و تف کردن آن روی میز نیستید (زیرا این عمل در حضور دوستان ، کمی زشت است) ، میتوانید در یک ظرف حلبی ، چند گرم ایندرید کرومیک بریزید و الکل اتیلیک را که آب معرفی کردهاید روی آن اضافه کنید. بلافاصله شعلهها از درون ظرف حلبی زبانه خواهد کشید. یاد آوری میکنیم که در تمام آزمایشهای شیمی که با شعله همراه است، باید دقت زیاد کرد تا لباس شما آتش نگیرد و دستتان نسوزد و همچنین این آزمایشان حتما باید چند بار قبلا آزمایش شده و سپس تماشاچیان اجرا گردد.- محمد حسين جعفر زاده
چند آزمايش جالب و سرگرم كننده شيمي كه به راحتي مي توانيم انجام دهيم و نتايج جالب آنها رامشاهده كنيم.آزمايشاتي نظير انداختن تخم مرغ در بطري ،درست كردن باطري ميوهاي،جوشاندن آب با برف ويا به حركت در آوردن يك سكه با گرماي دست....
۱- تخم مرغ نقره اي:
داستان تخم مرغ طلايي را همه ما در دوران كودكي به اشكال مختلف شنيده ايم. اما ما در اين جا به شما داشتن يك تخم مرغ نقره اي را آموزش خواهيم داد. شما مي توانيد با انجام اين آزمايش در مهماني هايتان ضمن شگفت زده كردن مهمانانتان اوقات شادي را براي آنها فراهم كنيد.
مواد و وسايل لازم: تخم مرغ ۱ عدد - ليوان شيشه اي نسبتاً بزرگ ۱ عدد - شمع يك عدد و مقداري آب
خيلي ساده است، فقط كافيست تخم مرغ را روي شمع روشن بگيريد تا سراسر پوسته آن توسط دوده شمع سياه شود. بايد تخم مرغ را به رأس شمع كاملاً نزديك كنيد. ولي مواظب دستان خود باشيد تا نسوزد. دقت نماييد تا سراسر پوسته تخم مرغ بطور كاملاً يكنواخت از دوده پوشانده شود. ليوان را تا نيمه پر از آب كنيد. بطوريكه وقتي تخم مرغ را درون آب انداختيد، آب تمام سطح تخم مرغ را بپوشاند و در ضمن از ليوان نيز بيرون نريزد. حال از روبرو به تخم مرغ خود نگاه كنيد. چه مي بينيد؟ يك تخم مرغ نقره اي درخشنده كه خيلي بزرگتر از اندازه واقعي تخم مرغ سياه شده است.
به نظر شما دليل اين پديده چيست؟
دوده ای که روی تخم مرغ را گرفته است، نفوذ ناپذير بوده و مانع از نفوذ آب به سطح تخم مرغ مي شود و هنگام فرو رفتن در آب يك لايه نازك هوا را همراه خود مي برد. اين لايه هوا كه به طور يكنواخت سطح تخم مرغ را پوشانده است. باعث ايجاد شكست در نور عبوري از آب مي شود. كه همين شكست نور رنگ سياه تخم مرغ را نقره اي نمايش مي دهد. براي مشاهده يك پديده مشابه شما مي توانيد يك لوله آزمايش را در آب فرو برده و از روبرو به آن نگاه كنيد، مشاهده خواهيد نمود كه قسمتي از لوله كه داخل آب قرار دارد نقره اي به نظر مي رسد. حال دليل بزرگتر بودن تخم مرغ نقره اي نسبت به تخم مرغ معمولي را شما به ما بگوييد.
۲- انداختن تخم مرغ در بطري:
شما مي توانيد با نشان دادن يك بطري كه دهانه آن نسبتاً تنگ است ابتدا از دوستان خود بپرسيد كه آيا به نظر شما مي شود بدون شكستن اين تخم مرغ آنرا درون بطري جا داد؟ اجازه دهيد دوستانتان پاسخهاي خود را بدهند كه در نوع خود جالب توجه است. سپس به شكل زير عمل نماييد.
مواد و وسايل لازم: تخم مرغ ۱ عدد - بطري شيشه اي با دهانه نسبتاً تنگ - سركه - وازلين - پنبه و الكل.
شما براي شگفت زده كردن دوستانتان بايستي يك تخم مرغ را حداقل ۶ ساعت قبل درون سركه قرار داده باشيد. اينكار را طوري انجام دهيد كه سركه تمام سطح تخم مرغ را بپوشاند. توجه داشته باشيد كه تخم مرغ تازه نه در سركه و نه در آب شناور نمي شود و بطور كامل غرق خواهد شد. پوسته تخم مرغ با سركه واكنش داده و تبديل به يك لايه لاستيكي شكل و انعطاف پذير مي گردد. وقتي كه پوسته تخم مرغ كاملاً انعطاف پذير گرديد،دهانه بطري را با وازلين چرب نموده سپس مقداري پنبه را به الكل آغشته، با احتياط آتش زده و درون بطري بيندازيد. حال اگر تخم مرغ انعطاف پذيرتان را بر دهانه بطري قرار دهيد، طي يك واكنش ناگهاني به درون بطري مكيده مي شود و دوستانتان را شگفت زده خواهد نمود. دقت كنيد اگر دهانه بطري خيلي تنگ باشد آزمايش با شكست مواجه خواهد شد.
چنانچه تمايل به نگهداري اين تخم مرغ داريد، بايد مقداري الكل در بطري بريزيد تا سطح تخم مرغ را كاملاً بپوشاند. در غير اينصورت تخم مرغ به سرعت فاسد خواهد شد.
۳- انرژي گرماي دست:
اگر به شما بگويم مي توانيد با گرماي دستتان يك سكه ۵۰ توماني را به حركت در آوريد، حتماً تعجب خواهيد نمود. اگر باور نمي كنيد مي توانيد با انجام اين آزمايش باورهايتان را متحول نماييد.
مواد و وسايل لازم: سكه ۵۰ توماني ۱ عدد - بطري شيشهاي نوشابه - مقداري آب.
بطري نوشابه را تا ۳/۱ از آب پر كرده و در يخچال بگذاريد. توجه نماييد كه در بطري را نبسته باشيد. حال وقتي كه بطري به اندازه كافي سرد شد قبل از خروج بطري از يخچال سكه خود را با كمي آب خيس كنيد و وقتي كه بطري را از يخچال در آورديد. بلافاصله سكه را در دهانه بطري بگذاري. حال قسمت خالي بطري را با دستانتان نگهداريد و به حركات سكه دقت كنيد.
همانطور كه مشاهده مي كنيد سكه در دهانه بطري شروع به تكان خوردن مي نمايد. به نظر شما حركات سكه چه دليلي مي تواند داشته باشد؟با سرد شدن بطري هواي داخل بطري منقبض مي شود. به اين ترتيب هواي بيشتري داخل بطري جمع مي شود. وقتي شما با دستتان بطري را گرم مي كنيد، هواي داخل بطري منبسط شده و سعي در خارج شدن از بطري دارد كه فشار وارده از سوي هوا سكه را تكان مي دهد. دليل اينكه در بطري به مقدار ۳/۱ آب مي ريزيم نيز اين است كه آب داراي ظرفيت گرمايي ويژه بالايي است و وجود آب درون بطري شيشه اي موجب جلوگيري از ايجاد شك حرارتي ميشود.
۴-باتري ميوه اي
مواد لازم:
• چند عدد ليموترش ( ميتوانيد به جاي ليمو، از نوشابه يا آبليمو هم استفاده کنيد. ;
• مقداري سيم مسي
• تعدادي سکه
• چند عدد گيره کاغذ
• چاقو
• قيچي
• لامپ کوچک، ساعت ديجيتالي يا هر وسيله الکتريکي کم مصرف ديگري که با استفاده از آن بتوان باتري را امتحان کرد.
روند کار:
۱. ابتدا يک تکه از سيم جدا کنيد و يک سر آن را دور گيره کاغذ بپيچيد.
۲. يک تکه ديگر از سيم جدا کنيد و اين بار، يک طرف آن را دور سکه بپيچيد. ( اگر سکه کثيف است، آن را با آب و صابون بشوييد تا تميز شود. )
۳. تکه ديگري نيز از سيم جدا کنيد. يک سمت آن را به دور سکه دوم و طرف ديگر را به دور يکي از گيره هاي کاغذ باقيمانده بپيچيد. حالا شما بايد سه قطعه سيم شبيه سيمهاي شکل زير داشته باشيد.
۴. دو ليمو ترش برداريد و آنها را کمي فشار دهيد. ليموها را بايد آنقدر فشار دهيد که بافت درون آنها نرم شود، اما مواظب باشيد که پوست آنها پاره نشود. ( اگر ليمو ترش نداريد، ميتوانيد دو ليوان برداريد و در آنها مقداري آبليمو يا مقداري نوشابه بريزيد. )
۵. روي پوست هر يک از ليموها با چاقو دو برش کوچک ايجاد کنيد.
۶. سه قطعه سيمي را که در ابتداي کار درست کرديد، مطابق شکل زير درون شکافها قرار دهيد. ( اگر در منزل گيره کاغذ نداشتيد، ميتوانيد سيم را به همان صورتي که هست در شکافها بگذاريد. ضمنا در صورتي که به جاي ليمو از آبليمو يا نوشابه استفاده ميکنيد، سيمها را طوري داخل ظرف قرار دهيد که با هم تماس نداشته باشند. در اين حالت هر يک از ليوانها مانند يک ليمو ترش عمل ميکند. ) دقت کنيد که سيمها را آنقدر فشار دهيد که سکه و گيره کاغذ به گوشت درون ليمو برسد.
۷. حالا دو سر آزاد سيمها را به دو سمت لامپ يا ساعت کوچک خود وصل کنيد. ( اگر همه مراحل را درست انجام داده ايد ولي لامپ روشن نمي شود، جاي دو سر سيم را با هم عوض کنيد. اين مرحله دقيقا شبيه قرار دادن باتري در دستگاه است. اگر باتري را برعکس بگذاريد، دستگاه کار نخواهد کرد. )
در باتري ميوه اي شما، دو واکنش شيميايي روي ميدهد. واکنش اول بين فلز گيره کاغذ و آب ليمو ( يا نوشابه ) و واکنش دوم بين فلز سکه و آب ليمو انجام ميشود. چون جنس اين دو فلز متفاوت است، الکترونها بيشتر به يک سمت ( نسبت به سمت مخالف ) رانده ميشوند. اين همان چيزي است که "جريان الکتريکي" ناميده ميشود. اگر هر دو فلز از يک جنس بودند، جرياني نيز وجود نداشت. در مدار ما، الکترونها از يک سمت شروع به حرکت ميکنند و پس از طي يک مسير دايره اي به نقطه اول بازمي گردند. عبور آنها از درون ساعت ( يا لامپ ) باعث ميشود که ساعت به کار افتد.
۸. زمان کار کردن باتري خود را اندازه بگيريد و روي کاغذ يادداشت کنيد.
۹. آب ليمو يک اسيد است. براي همين گفتيم که ميتوانيد به جاي آن از آبليمو يا نوشابه استفاده کنيد. ( اگر پشت شيشه هاي نوشابه را خوانده باشيد، حتما ديده ايد که يکي از محتويات آن اسيد فسفريک است. ) آب ليمو را با مواد اسيدي ديگر ( مثلا محلول رقيق سرکه در آب، يا آب پرتقال يا ... ) جايگزين کنيد و ببينيد که آيا باز هم باتري شما کار ميکند. زمان کار کردن آن بيشتر شده است يا کمتر؟
۱۰. فکر ميکنيد اگر به جاي اسيد از آب نمک يا يک محلول قليايي ( مثلاً محلول آب و صابون ) استفاده کنيد، چه ميشود؟ اين کار را هم امتحان کنيد و نتيجه را بنويسيد. هر بار سعي کنيد پيش از انجام آزمايش، حدس بزنيد چه اتفاقي ميافتد.
۱۱. اين بار، جاي ليمو را با يک ميوه ديگر ( مثلا سيب، سيب زميني، موز، کيوي، پرتغال يا هر ميوه ديگري که دوست داريد ) عوض کنيد. فکر ميکنيد باتري قوي تر شود يا ضعيف تر؟ حدس خود و نتيجه نهايي کار را براي ميوه هاي مختلف يادداشت کنيد. قوي ترين و ضعيف ترين باتري که ساخته ايد، کدام است؟
۱۲. براي انجام اين مرحله بايد از دوستان يا ساير اعضاي خانواده خود کمک بگيريد. ليمو ( يا هر ميوه ديگري که استفاده کرده ايد ) را از وسط قاچ کنيد به طوري که سکه در يک نيمه و گيره کاغذ در نيمه ديگر باشد. طبيعتا لامپ (يا ساعت) از کار ميافتد، چون مدار قطع شده است و الکترونها نمي توانند جريان پيدا کنند. دستهاي خود را روي دو نيمه قرار دهيد. آيا لامپ روشن ميشود؟
سپس يک دست خود را به دست دوستتان بدهيد و از او بخواهيد که دست ديگرش را روي نيمه دوم ميوه بگذارد. آيا باز هم لامپ روشن ميشود؟ تعداد نفرات را بيشتر کنيد. آيا لامپ هم چنان روشن باقي ميماند؟
توانايي باتري شما چقدر بود؟ جريان حاصل از آن، از بدن چند نفر عبور کرد؟
۱۳. زمان کار تمام باتري هايي را که ساخته ايد، يادداشت کنيد. کدام يک بيشتر از همه کار کرده است؟ آيا رابطهاي بين اندازه يا طعم ميوه با اين زمان وجود دارد؟ اگر تعداد ميوهها را بيشتر کنيد، چه ميشود؟
۵- با برف آب را بجوشانيد!
يقينا با خواندن تيتر اين آزمايش کمي تعجب کرده ايد ولي بهتر است فعلا در قضاوت عجله نکنيد، يک بالن کروي برداريد و آن را تا نصفه پر کنيد و توسط شعله آن را به جوش آوريد. سپس در آن را محکم ببنديد و به صورت برعکس به گيره اي متصل کنيد و منتظر بمانيد تا از جوش آمدن بيفتد. بعد روي آن مقداري آب سرد يا برف بريزيد. در کمال تعجب خواهيد ديد که آب درون شيشه شروع به جوشيدن مي کند. جالب اين است که اگر به بالن دست بزنيد مشاهده مي کنيد که خيلي هم گرم نيست!
حال مي رويم سراغ بررسي اين پديده:
راز اين پديده در اين است که بخار آب حاصل از جوشيدن آب درون شيشه تمام هواي داخل شيشه را به بيرون رانده و در واقع زماني که ما در بطري را بستيم قسمت خالي بطري فقط بخار آب بوده است. در نتيجه زماني که ما آب سرد روي قسمت خالي شيشه مي ريزيم، آن بخار آب تبديل به مايع مي شود. نتيجه اين است که فشار در آن قسمت خالي خيلي خيلي کم مي شود، و همان طور که مي دانيم فشار کم باعث مي شود مايعات در دماي کمتري به جوش بيايند. درست است که آب درون شيشه در حال جوشيدن است اما اين آب جوش داغ نيست
آكنه (جوش جواني)
• وظيفه ي پوست در بدن چيست؟
در مجموع 5/1 كل وزن بدن هر انسان نياز پوست تشكيل شده است. بنابراين پوست عضو بزرگ و وسيعي از بدن است. به طور مختصر اعمال مهمي كه پوست بدن بر عهده دارد عبارتند از:
• پوست از چه قسمتهايي تشكيل شده است؟
پوست با ضخامت حدود سه ميلي متر از سه لايه تشكيل شده است.
1- اپي درم 2- درم 3- لايه چربي
الف) سلولهاي سازنده ي كراتين (كارتينوسيتها) كه 95 درصدر سلولهاي اپي درم از اين نوعند.
ب) سلولهاي توليد كننده ملانين (ملانوسيتها) كه 1 درصد سلولهاي اپي درم را تشكيل مي دهند.
ج) سلولهاي مسئول حس و دفاع پوست كه اين سلولها 4 درصد سلولهاي اپي درم را تشكيل مي دهند.
دسته ي اوله سلولهاي مولد كراتين هستند. اينها از سلولهاي قاعده اي در محل اتصال درم و اپي درم منشاء مي گيرند و مرتباً از پايين به بالا تقسيم شده و همراه با پوسته ريز فلس فلس شده از سطح پوست مي ريزند و با سلولهاي جديد زيرين جاي آنها را مي گيرند. همانطور كه اين سلولها از قاعده به سمت سطح پوست مهاجرت مي كنند حالت خاردار به خود گرفته و سفت ومحكم مي شوند. خارجي ترين لايه خاردار تغيير شكل يافته و سلولهاي آن داراي دانه هايي مي شوند كه به نام لايه دانه دار معروف است. سلولهاي كراتين ساز خارجي ترين لايه اپي درم به نام لايه شاخص را مي سازد. حدود 2 هفته زمان لازم است تا يك سلول از لايه قاعده اي به لايه شاخي برسد.
• آكنه (جوش جواني) چيست؟
آكنه التهاب و عفونت دستگاه پيلوسبابه پوست صورت و شانه است كه در سنين جواني به صورت ضايعات جوش مانند بروز مي نمايد.
جوش جواني بيشتر درچه نقاطي از بدن يافت مي شود؟
در بيشتر نقاط بدن غدد سبابه بدون فعاليت هستند و ترشح چنداني ندارند. به طور كلي مي توان گفت پيلوسبابه كه موي كركي ولي غدد سبابه بزرگ و تكامل يافته داشته باشد بيشتر دچار آكنه مي شود. اين نوع دستگاه هاي پيلوسبابه در پوست صورت، قسمت فوقاني قفسه سينه، پشت و شانه ها قرار دارند. در اين مناطق غدد سبابه به علت بزرگ بودن و تكامل بيشتري كه دارند تحت تأثير هورمونهاي جنسي مردانه (آندروژن) فعاليت بيشتري از خود نشان داده و چربي (سبوم) بيشتري ايجاد مي نمايند. بنابراين آكنه با شيوع و شدت بيشتري در اين مناطق پوست مشاهده مي شود.
• شيوع بيماري آكنه چقدر است؟
همانگونه كه در مقدمه ذكر شد تقريباً همه ي افراد در طول عمر خود به درجات متفاوتي دچار آكنه مي شوند. در دوران بلوغ از هر 100 جوان حدود 80 نفر از بيماري رنج مي برند.
اگر چه كه اين بيماري دركل از شروع بلوغ تا سن 20 سالگي بيشتر مشاهده مي شود (به همين دليل جوش جواني نام دارد) ولي گاهي در مردان تا ميانسالگي (حدود 40 سالگي) هم اين آكنه ها در پشت تنه ديده مي شود.
در خانمها نيز ممكن است سالهاي متمادي با هر بار قاعدگي آكنه ها ظاهر شوند.
شيوع آكنه در زن و مرد مساوي است يعني هم دختران و هم پسران و به نسبت مساوي دچار اين بيماري مي شوند. به طور كلي درمناطق آفتابي و خشك و باد خيز آكنه خفيف تر است و در مناطق ابري و مرطوب و شرجي شدت بيشتري دارد.
• علت ايجاد آكنه چيست؟
آكنه يك بيماري پيچيده مرتبط با عوامل ژنتيكي و هورموني است. توارث و ژنتيك يك عامل مستعد كننده و زمينه ساز براي ايجاد آكنه است به اين معني كه مثلاً پدر و مادري كه در زمان جواني آكنه هاي شديدتري داشته اند داراي فرزنداني هستند كه آنها هم بيشتر دچار اين مشكل هستند. در دو قلوها نيز آكنه با شدت مساوي و مشابه ديده مي شود.
عاملي كه براي ايجاد آكنه لازم وضروري است تحريك شدن غدد سبابه بوسيله ي هورمونهاي مردانه است.
هورمونهاي مردانه (آندروژن) نه تنها در مردان بلكه در زنان هم وجود دارد. نظر به اينكه توليد و ترشح اين هورمونها پس از بلوغ صورت مي گيرد، آكنه نيز پس از بلوغ در فرد مشاهده مي شود.
• چه عاملي جوشهاي جواني را بيشتر و بيماري را تشديد مي كند؟
1. هورمونها: هورمون يكسري مواد شيميايي است كه توسط غدد خاصي در بدن توليد و در خون ترشح مي شود و با گردش خون و تأثير بر ارگانها ي بخصوص نقش خود را ايفا مي كند.
همانگونه كه قبلاً نيز ذكر شد هورمون مهمي كه در بدن باعث ايجاد آكنه مي شود هورمونهاي مردانه (آندروژن) است كه هر چه ميزان آن در خون بيشتر باشد امكان ابتلا به آكنه شديد بيشتر است.
هورمون ديگري كه در ايجاد آكنه نقش دارد هورمون زنانه پرژسترون است كه به علت احتباس آب و تورم اپيدرم و در نتيجه تنگ شدن كانال پيلوسباسه مي تواند باعث تشديد آكنه شود. اين هورمون در بعضي از انواع قرص هاي جلوگيري از حاملگي به مقدار زيادي وجود دارد.
هورمون تيروئيد هم كه تيروكسين نام دارد مي تواند سبب ايجاد آكنه شود.
همچنين مصرف مقادير زياد ويتامين هاي ب نيز باعث تشديد بيماري مي شوند.
پاركينسون
o شرح بيماري
بيماري پاركينسون يك بيماري دستگاه عصبي مركزي است . در بزرگسالان همسن تر كه مشخصه آن سختي عضلاني پيشرونده تدريجي لرزش و از دست رفتن مهارتهاي حركتي است.
اين اختلال هنگامي رخ مي دهد كه نواحي خاصي از مغز توانايي دوپامين (يكي از ناقلين عصبي در مغز است) را از دست مي دهد.
o علايم شايع بيماري
لرزش به خصوص در حالت عدم حركت اندام، عضلاني و كندي حركت در كل بدن، راه رفتن نامتناسب به حالتي كه پاها به زمين كشيده مي شود و فاصله ي پاها بيش تر از حالت طبيعي است. قامت خميده از بين حالت چهره. تغييرات صدا ، ضعيف و بم شدن صدا، اختلال در بلع، آبريزش دهان و توانايي ذهني تا مراحل پيشرفته بدون تغيير مي ماند و در مراحل پيشرفته به آهستگي كاهش مي يابد.
o علل بيماري
علت اين اختلال در اكثر موارد ناشناخته است بعضي موارد آن ناشي از داروها نظير فنوتيازين ها آسيب هاي مغزي، تومورها ، آنفاليت پس از آنفلوآنزا، عفونت ها با ويروسهاي داراي رشد آهسته يا مسموميت با مو نو اكسيد كربن (احتمالاً) مي باشد.
o عواقب مورد انتظار
اين بيماري در حال حاضر غير قابل علاج محسوب مي گردد ولي علائم آن با درمان قابل تسكين يا كنترل است اين بيماري طول عمر را چندان كاهش نمي دهد.
تحقيقات علمي علل و درمان اين بيماري اين اميد را بوجود آورده كه درمان مؤثر و نهايتاً علاج بخش براي آن ارائه گردد.
تحقيقاتي كه در بررسي پيوند بافت جنيني براي درمان اين اختلال پرداخته اند نويد بخش درمان موثري در آينده بوده اند با اين درمان به نظر مي رسد سلولهاي جديد توليد كنند «دوپامين» در مغز با پيوند بافتي جنيني تشكيل گردند.
o عوامل احتمالي بيماري
1- زوال عقل 2- پنتوموني (ذات الريه) . 3- يبوست شديد 4- احتباس ادرار ناشي از داروهاي تجويز شده براي درمان اين بيماري 5- افتادن و بروز شكستگي استخواني
o درمان بيماري
اصول كلي درمان بيماري
1) هيچ آزمون تشخيصي براي اثبات بيماري بيماري پاركينسون وجود ندارد. تشخيص اين بيماري معمولاً مبني بر معاينه فيزيكي است بررسي هاي طبي براي رد ساير اختلالات ممكن است توصيه گردد.
• اصول كلي مراقبت اين بيماري
الف) درمان فيزيكي
ب) اميدوار كردن و اطمينان دادن به بيماري
ج) درمان بيماري هاي همراه (نظير افسردگي)
3) روان درماني يا مشاوره جهت كمك به كاهش افسردگي
4) كار درماني وگفتار درماني ممكن است توصيه گردند.
5) استفاده مكرر از حمام گرم و ماساژ دادن جهت پيشگيري از سفتي عضلاني
6) استفاده از ريش تراش برقي جهت اصلاح
7) استفاده از كفش هاي بدون بند نظير كفش هاي راحتي زيپ دار و كفش هاي چسبي
8) محيط منزل را طوري طراحي كنند كه از افتادي و آسيب ديدگي جلوگيري شود.
o داروهاي بيماري
1- داروهاي «آنتي كولينرژيك» 2- آنتي هيستامين 3- داروهاي ضد لرزش نظير« آمانتادين» يا داروهاي ضد پاركينسون از قبيل برموكربتپين 4- لوودوپا 5- سلژيلين براي به حداكثر رسيدن اثر بخشي «لوودوپا و كاربي دوپا» تجويز مي گردد. همه اين داروها لرزش و سفتي عضلاني را كاهش مي دهد ولي اغلب عوارض جانبي قابل توجهي نيز دارند.
فعاليت در زمان ابتلا به اين بيماري:
در حد امكان به فعاليت هاي خود در زمان ابتلا به اين بيماري ادامه دهيد و به دفعات استراحت كنيد. اختلاف زيادي بين توانايي جسمي بيماران دچار اين بيماري وجود دارد و درمان فيزيكي كمك كننده است.
o رژيم غذايي
رژيم غذايي نيازيست در موارديكه وجود اختلال بلع ممكن است مصرف غذاهاي نرم لازم باشد براي پيشگيري از يبوست به رژيم غذايي خود فيبر غذايي يا مواد حجم افزا مثل ميوه و سبزيجات اضافه كيند. شرايطي كه در آن بايد به پزشك مراجعه كرد.
اگر بيماري شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علائم بيماري پاركينسون باشد يا علائم بيماري در طي درمان تشديد شده باشد.
اگر دچار علائم جديد يا غير قابل توجيه و به خصوص اختلال در ادرار كردن، گيجي يا تاري ديد داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشد.
منبع: www.irteb.comingooglesearch
(بعد چهارم ماده)
اغلب گفته مي شود 99% ماده موجود در طبيعت به حالت پلاسما است. يعني به شكل گاز الكتريسيته داري كه اتمهايش به يونهاي مثبت و الكترونهاي منفي تجزيه شده باشد. در واقع شبيه گاز داغي خواهد بود كه از ذرات باردار و خنثي تشكيل شده است كه رفتار جمعي از خود ارائه مي دهند. جالب اين است كه پلاسما ممكن است در عين حال داراي چندين دما باشد اين حالت با توجه به اينكه ميزان برخورد بين خود يونها، يا خود الكترونها از ميزان برخورد هاي بين يك يون و يك الكترون بيشتر است مي تواند پيش بيايد. چند مورد از پلاسما كه ما روزانه با آن سروكار داريم عبارت است از جرقه ي رعد وبرق – تابش ملايم شفق قطبي – گازهاي داخل يك لامپ فلورسان با چراغ نئون – گازهايي خروجي يك موشك و گازهاي داغ تشكيل دهنده ستاره ها و سحابي ها.
منابع:
1) فيزيك پلاسما دكتر شيخ الاسلام
2) http://fa.wikipedia.org
كوارك چيست؟
مدت زيادي اين طور تصور مي شد كه پروتونها و نوترونها ذرات بنيادي هستند و بنابراين گمان مي رفت مثل تقسيم الكترون ديگر قابل تقسيم نبوده و داراي يك ساختار داخلي نيستند.
امروزه مي دانيم كه نوكلئونها يا به عبارت ديگر پروتونها و نوترونها خود از ذرات كوچكتري ساخته شده اند كه كوارك ناميده مي شوند.
تا به حال 6 نوع كوارك متفاوت شناسايي شده است، با اين همه فقط دو نوع آنها در تشكيل مواد پايدار معمولي نقش مهمي دارند كه عبارت است از كوارك U و كوارك D هستند. U علامت اختصاري براي بالا (UP) و d علامت اختصاري (down) مي باشد. اگر بار الكتريكي يك الكترون را منفي (1)فرض كنيم(1- = الكترون) كوارك U داراي بار الكتريكي و كوارك d داراي بار الكتريكي بصورت است لذا پروتون ( كه داراي يك بار مثبت است) از 2 كوارك U و يك كوارك d تشكيل شده است از اين طريق است كه بار آن مثبت يك حاصل مي شود ، بر عكس يك نوترون داراي 2 كوارك d و يك كواركU بوده و بار آن برابر صفر است.
اگر روابط و نسبتها در اتمها كه در مقايسه با كواركها بزرگ هستند. مهم و چشمگير است، اين روابط در كواركهاي كوچك مسلماً مهمتر هستند. مثلاً كواركها هيچ گاه به تنهايي نقشي را به عهده ندارند بلكه هميشه در گروه هاي 2 و 3 تايي هستند. ذراتي كه از 2 كوارك تشكيل مي شوند مزون نام دارند كه از 2 كوارك تشكيل مي شوند مزون نام دارند. ذراتي را كه 3 كوارك دارند بار يون مي نامند. كواركها در كنار بار الكتريكي اي كه دارند خاصيت مرموز ديگري نيز دارا مي باشند كه رنگ خوانده مي شود. كواركها از اين جهت به قرمز سبز و آبي طبقه بندي مي شوند؛ البته از اين طبقه بندي بايد رنگهاي حقيقي را تصور كرد بلكه منظور نوع بار الكتريكي آنهاست. بنابراين ذرات آزاد معلق در طبيعت بايد هميشه داراي رنگ خنثي و به عبارت ديگر سفيد باشند. به شرح زير اين نتيجه حاصل مي شود: يك كوارك قرمز، يك كوارك سبز و يك كوارك آبي. يك گروه سه تايي مثلاً يك پروتون مي سازند.
همان طور كه تركيب رنگهاي رنگين كمان رنگ سفيد را به وجود مي آورد، از تركيب رنگهاي سه گانه كوارك نيز رنگ سفيد به دست مي آيد. به اين ترتيب يك ذره سفيد مجاز و پايدار تشكيل مي شود. امكان ديگر اين است كه يك كوارك قرمز با يك ضد كوارك كه رنگ ضد قرمز دارد يك زوج بسازند قرمز و ضد قرمز همديگر را خنثي كرده رنگي خنثي را به وجود مي آورند به هر حال چون اين گروه هاي دوتايي(مزونها) از ماده و پادماده ايجاد شده اند خيلي سريع فرو مي پاشند، به اين جهت مزونها پايدار نيستند.
تمامي اين مطلب را چنين خلاصه كنيم : كواركها هيچ گاه در طبيعت به عنوان ذرات مستقل و آزاد وجود ندارد. ايجاد ذرات متشكل از 2 كوارك يا به عبارت ديگر ( مزونها) البته ممكن است ولي اين ذرات پايدار نيستند. بر عكس ، گروه هاي سه تايي يا به زبان ديگر پروتونها و نوترونها ساختار هايي بسيار پايدار هستند، انسان ، كره زمين و در واقع كهكشان راه شيري عملاً از 3 سنگ بناي اوليه ايجاد شده اند كه عبارت از كواركهاي U،كوراكهايD و الكترونها كه نوكلئونها را مي سازند و آنها به يكديگر متصل شده هسته اتمها را به وجود مي آورند. هسته ها و الكترونها در اتحاد با يكديگر اتمها را ايجاد مي كنند و اتمها نيز با پيوستن به يكديگر مولكولهاي كوچك و بزرگ از قبيل مولكولهاي آب و ... را مي سازند.
ميلياردها مولكول سلولهاي بدن ما را به وجود مي آورند، اما با تمام تفاوتهايي كه انسانها ، جانوران، گياهان ، سياره ها و يا ستارگان با يكديگر دارند باز هم تمام آنها فقط از 3 ذره زير بنايي ساخته شده اند كه عبارتند از كواركها، U كواركهايD و الكترونها.
آيا كوارك ها را مي توان مشاهده كرد؟
روشن است كه كوارك ها را نمي توان مشاهده كرد بلكه مي شود وجود آنها را مثل هسته اتمها از طريق آزمايشهاي فراوان و پيچيده اثبات نمود. براي اين كار مثل آنچه كه رادفورد 75 سال پيش براي شناسايي هسته اتم انجام داد عمل مي شود و پروتونها يا الكترونهاي بسيار پر شتاب مورد اصابت قرار مي گيرند. بيشتر الكترونها در اين آزمايش به ندرت تغيير مسير مي دهند ولي تعدادي از آنهاكاملاً از مدار خود خارج مي شوند، درست مثل اينكه به گلوله هاي سخت و كوچكي در داخل پروتونها برخورد كنند اين گلوله هاي بسيار كوچك همان كوارك ها هستند كه در جستجويشان بوده ايم. بررسي هاي دقيق نشان داده كه پروتون در مجموع از سه سنگ بناي اوليه ي اين چنيني تشكيل شده است و بدين سان جهان نيز تشكيل شده است.
منابع:
ماده و ضد ماده اثر موريس دوكس
فيزيك پايه بلت جلد چهارم
ذرات بنيادي اثر گ.ي.كوپيلف
ارتباط علوم تجربي با اخلاق ودين
شباهت ويژگي هاي آينه با ويژگي مؤمن:
مؤمن در برابر مؤمن عيبش را همان گونه كه هست بيان مي كند- فقط به خودش عيبش را نمايان مي سازد- او را همچون خود مي پندارد- خوبي هايش را نيز نمايان مي سازد- مؤمن به مؤمن بسيار نزديك است در ارتباط و ويژگي ها. . .
ارتباط جواهرات با مؤمن:
جواهرات كاني هاي قيمتي هستند مثل الماس كه هرچه دما و فشار بيشتري تحمل كرده باشند مرغوب ترند ما نيز هرچه بيشتر در فشار و ناملايمات صبر و تحمل بيشتري داشته باشيم و همچنين درانجام واجبات......... والاتر و مقام بهتري خواهيم يافت همانند الماس كه كربن سياه بود و شفاف و صيقلي شد ما نيز كه از گِليم دلمان صيقلي و جلا يافته و نوراني مي شويم.
اتصال ما به الگيمان هماند اتصال مي ها به آهنربا:
يك آهنربا را تصور كنيد كه تعدادي ميخ را جذب نموده و حتي چند ميخ با چسبيدن به هم به آهنربا وصل اند البته هرچه دورتر باشند زودتر جدا مي شوند (با يك تكان كوچك) حال تصور كنيد آن آهنربا پيامبر است ما با چند واسطه به اولی آنقدر دور باشيم كه به راحتي جدا شويم پس اتصالمان را قوي و بالاتر باشيم (در ايمان سبقت بجوييم و نگذاريم براي بعد) و از اين آهنرباجدا نشويم.
ارتباط امواج الكترومغناطيسي مثل نور با بعضي ويژگي انسانها:
بعضي مواقع يك نگاه عميق به يك گناهكار كافي است كه او را از گناه باز دارد و پشيمان سازد و در صورتيكه كارهاي ديگر ممكن بود او را گستاخ تر سازد، در علوم مي خوانيم سريعترين سرعت موجود جهان نور است كه مي تواند از خلا هم عبور كند، بله و شنيده ايم كه مومنان در نگاهشان هزاران گفته دارند و حتي نگاه به آنان عبادت است و انسان را از حتي نيت شر باز مي دارد يا خوانده ايم نگاه به قرآن عبادت است بله نور آنها از هر چيز ديگري سريع تر بر ما اثر مي كند و الله نور السماوات و الارض
قانون عمل و عكس العمل (قانون سوم نيوتن):
اعمال ما بدون پاسخ نيستند چه خوب چه بداز عقاب آنها آگاه باشيم گندم از گندم برويد، جو ز جو (هر عملي عكس العملي دارد مساوي با آن و ...)
هر چه كني به خود كني، گر همه نيك و بد كني:
مي دانيد باران اسيدي بخاطر آلودگي هاي هواست كه خودمان توليد كرده ايم!
حشره كش را بكار مي بريم تا حشره ازبين برود ولي اثر سم در آنها و گياهان باقي مانده در نهايت موجب بيماريهايي مثل سرطان در انسان مي شود!
سرب در بنزين وارد مي كنيم كه بهتر بسوزد ولي همين سرب وارد هوا شده موجب بعضي عقب افتادگي ها مي شود! و ...
پس اعمال ما خود به خود به ما بازمي گردد، يادمان باشد توشه ي آخرتمان از اعمال نيك پر باشد انشاءالله...
پايان
اطلاعاتي در مورد پلاتي پوس
- اسكلت اين حيوان داراي خصوصيات پستانداران و خزندگان است. استخوان هاي شانه ي آن بيشتر شبيه خزندگان ( مارمولك) مي باشد.
- پاهاي پلاتي پوس براي راه رفتن در خشكي مناسب نيست. پاهاي جلويي او بسيار قوي هستند و براي شنا كردن و حفاري به كار مي برد. بين انگشتان پاهاي آن پرده اي وجود دارد كه براي شنا كردن مناسب شده است. پاهاي عقبي براي هدايت كردن در هنگام شنا نيز به كار مي رود. همچنين از اين پاها براي تميز كردن خود از استفاده مي كند. (زيرا پلاتي پوس بيشتر وقت خود را صرف تميز كردن خز خود مي كند.)
- پلاتي پوس دركناره هاي رودها، حفره مي سازد و در آنها زندگي كرده و در آن جا تخم نيز
مي گذارد . اين حيوانات شناگران ماهري نيز هستند.
- اين حيوان منقار دارد و سوراخ هاي بيني او نيز روي منقارش مي باشد.
- پلاتي پوس از انواع بي مهرگان كوچك تغذيه مي كند و بسيار پرخور است.
- پلاتي پوس حدود 2 كيلوگرم جرم دارد و طول قد آن حدود 40 سانتي متر مي باشد. اين حيوان به جاي دندان ، برجستگي هايي دارد كه كار آسياب كردن غذا را انجام مي دهد.
- حيوان نر داراي دو برجستگي نوك تيز در عقب بدن است كه سمي بوده و با آن ها حيوانات را نيش مي زند.
- حيوان ماده هر بار 3 تا تخم مي گذارد و تا 10 روز روي آن ها مي خوابد. اندازه ي تخم ها حدود يك حبه ي انگور است . بعد از به دنيا آمدن نوزادان ، حيوان ماده از پستان هاي خود كه روي شكمش قرار دارد آن ها را تغذيه مي كند. اين پستان ها برجسته نيست به همين دليل به خوبي قابل تشخيص نمي باشد.
زندگانی امام رضا(ع(
نام : علی
لقب : رضا، صابر، زکی، ولی، فاضل، وفی، صدیق، رضی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفوالملک، کافی الخلق، رب السریر، و رئاب التدبیر
کنیه : ابوالحسن
نام پدر : موسی
نام مادر : نجمه تکتم
تاریخ ولادت : ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ هجری
محل ولادت : مدینه منوره
مدت امامت : ۲۰ سال
مدت عمر : ۵۵ سال
تاریخ شهادت : آخر ماه صفر سال ۲۰۳ هجری
علت شهادت : انگور زهر آلود
نام قاتل : مأمون ملعون
محل دفن : خراسان
تعداد فرزندان : ۱ پسر و۱ دختر
مشهورترین لقب
مشهورترین لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب این لقب گفته اند: «او از آن روی رضا خوانده شد که در آسمان خوشایند و در زمین مورد خشنودی پیامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنین گفته شده : از آن روی که همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روی او رضا خوانده اند که مأمون به او خشنود شد.»
زندگى و شخصیت امامان شیعه، دو جنبه ارزشى متمایز و با این حال مرتبط با هم دارد:
اول : شخصیت عملى و علمى و اخلاقى و اجتماعى آنان که در طول زندگى ایشان، در منظر همگان شکل گرفته است و فهم و ادراک آن نیاز به پیش زمینه هاى اعتقادى و مذهبى خاص ندارد، بلکه هر بیننده فهیم و داراى شعور و انصاف مىتواند، ارزش ها و امتیازهاى آنان را دریابد و بشناسد.
دوم : شخصیت معنوى و الهى آنان که ریشه در عنایت ویژه خداوند نسبت به ایشان دارد. شناخت این بعد از شخصیت اهل بیت نیاز به معرفت هاى پیشین دارد؛ یعنى نخست باید به رسالت پیامبر(ص) ایمان داشت و براساس رهنمودهاى آن حضرت، ولایت عترت را پذیرفت و براى شناخت جایگاه عترت به روایات و راویان معتبر اعتماد کرد و کوتاه سخن این که بینش هاى مذهبى مختلف، مىتواند مانع شناخت این بعد از شخصیت اهل بیت علیهم السلام باشد.
حیات اجتماعی امام رضا علیه السلام
دوران حیات امام هشتم اوج گیری گرایش مردم به اهل بیت و دوران گسترش پایگاههای مردمی این خاندان است.
چنان که می دانیم امام از پایگاه مردمی شایسته ای برخوردار بود و «در همان شهر که مأمون با زور حکومت می کرد او مورد قبول و مراد همه مردم بود و بر دلها حکم می راند… نشانه ها و شواهد تاریخی ثابت می کند که (در این دوران) پایگاه مردمی مکتب علی علیه السلام از جهت علمی و اجتماعی تا حدی بسیار رشد کرده و گسترش یافته بود. در آن مرحله بود که امام علیه السلام مسئولیت رهبری را به عهده گرفت».
گرچه که در دوران امامت امام رضا علیه السلام دو مرحله فعالیت در سالهای خلافت هارون و سالهای خلافت مامون را می توان از یکدیگر جدا کرد و برای هر یک از این دو مرحله ویژگیهای متمایز از دیگری یافت، اما اگر به ویژگی عمومی این دوران بنگریم، خواهیم دید «هنگامی که نوبت به امام هشتم علیه السلام می رسد… دوران، دوران گسترش و رواج و وضع خوب ائمه است و شیعه در همه جا گسترده اند و امکانات بسیار زیاد است که منتهی می شود به مسئله ولایتعهدی. البته در دوران هارون، امام هشتم در نهایت تقیّه زندگی می کردند. یعنی کوشش و تلاش را داشتند، حرکت را داشتند، تماس را داشتند، منتهی با پوشش کامل … مثلاً دعبل خزاعی که در باره امام هشتم در دوران ولایتعهدی آن طور حرف می زند دفعتاً از زیر سنگ بیرون نیامده. جامه ای که دعبل خزاعی می پرورد یا ابراهیم بن عباس را که جزو مداحان علی بن موسی الرضاست، یا دیگران و دیگران این جامعه بایستی در فرهنگ ارادت به خاندان پیغمبر سابقه ای نداشته باشد. آنچه در دوران علی بن موسی الرضا علیه السلام یعنی ولایتعهدی پیش آمد نشان دهنده این است وضع علاقه مردم و جوشش محبّتهای آنان نسبت به اهل بیت در دوران امام رضا علیه السلام خیلی بالا بوده است. به هر حال همه اینها موجب شد که علی بن موسی الرضا علیه السلام بتوانند کار وسیعی بکنند که اوج آن به مساله ولایتعهدی منتهی شد».
حقیقت آن است که در این دوران، بدی اوضاع میان امین و مأمون به امام کمک کرد تا بار سنگین رسالت خویش را بر دوش کشد، بر تلاشهای خود بیفزاید، و فعالیتهای خود را دوچندان کند، چه در این زمان زمینه آن فراهم گشت که شیعیان با او تماس گیرند و از رهنمودهای او بهره جویند، و همین امر در کنار برخوردار بودن امام از ویژگیهای منحصر به فرد و رفتار آرمانی که در پیش گرفته بود سرانجام به تحکیم پایگاه و گسترش نفوذ امام در سرزمینهای مختلف حکومت اسلامی انجامید. او خود یک بار زمانی که درباره ولایتعهدی سخن می گوید، به مامون چنین اظهار می دارد: «این مساله که بدان وارد شده ام هیچ چیز بر آن نعمتی که داشته ام نیفزوده است. من پیش از این در مدینه بودم و از همان جا نامه ها و فرمانهایم در شرق و غرب اجرا می شد و گاه نیز بر الاغ خود می نشستم و از کوچه های مدینه می گذشتم، در حالی که در این شهر عزیزتر از من کسی نبود». در این جا بسنده است سخن ابن مونس – دشمن امام – را بیاوریم که به مأمون می گوید: ای امیر مؤمنان، این که اکنون در کنار توست بتی است که به جای خدا پرستش می شود.
در چنین شرایطی و پس از آن که حضرت رضا علیه السلام بعد از پدر مسئولیت رهبری و امامت را به عهده گرفت در جهان اسلام به سیر و گشت پرداخت و نخستین مسافرت را از مدینه به بصره آغاز فرمود، تا بتواند به طور مستقیم با پایگاه های مردمی خود دیدار کند و درباره همه کارها به گفتگو بپردازد. عادت او چنین بود که پیش از آن که به منطقه ای حرکت کند، نماینده ای به دیار گسیل می داشت تا مردم را از ورود خویش آگاه کند تا وقتی وارد شهر می شود مردم آماده استقبال و دیدار با او باشند. سپس با گروههای بسیار بزرگ مردم اجتماع بر پا می کرد و در باره امامت و رهبری خود با آنان گفتگو می فرمود. آنگاه از آنان می خواست تا از او پرسش کنند تا پاسخ آنان را در زمینه های گوناگون معارف اسلامی بدهد. سپس می خواست که با دانشمندان علم کلام و اهل بحث و سخنگویان، همچنین با دانشمندان غیر مسلمان ملاقات کند تا در همه باب مناقشه به عمل آورند و با او به بحث و مناظره بپردازند.
پدران حضرت رضا علیه السلام به همه این فعالیتهای آشکار مبادرت نمی کردند. آنان شخصاً به مسافرت نمی رفتند تا بتوانند مستقیم و آشکار با پایگاه های مردمی خود تماس حاصل کنند. اما در دوران امام رضا علیه السلام این مسئله امری طبیعی بود، چرا که پایگاههای مردمی بسیار شده و نفوذ مکتب امام علی علیه السلام از نظر روحی و فکری و اجتماعی در دل مسلمانان که با امام آگاهانه همیاری می کردند افزایش یافته بود.
پس از آنکه امام مسئولیت امامت را به عهده گرفت همه توانایی خود را در آن دوره، در توسعه دادن پایگاههای مردمی خود صرف کرد اما رشد و گسترش آن پایگاهها و همدلی آنان با کار امام به این معنی نبود که او زمام کارها را به دست گرفته باشد. با وجود همه آن پیشرفتها و افزایش پایگاه های مردمی، امام بخوبی می دانست و اوضاع و احوال اجتماعی نشان می داد که جنبش امام علیه السلام در حدی نیست که حکومت را در دست گیرد، زیرا با پایگاههای گسترده ای که حضرت داشت، گرچه از او حمایت و پشتیبانی می کردند، اما نظیر این پایگاهها به این درد نمی خورد که پایه حکومت امام علیه السلام گردد. چه، پیوند آن با امام پیوند فکری پیچیده و عمومی بود و از قهرمانی عاطفی نشانی داشت. این همان احساسهای آتشین بود که روزگاری پایه و اساسی بود که بنی عباس بر آن تکیه کردند و برای رسیدن به حکومت بر امواج آن عواطف سوار شدند. اما طبیعت آن پایگاه ها و مانند های آن به درد آن نمی خورد که راه را برای حکومت او و در دست گرفتن قدرت سیاسیش هموار سازد.
امام رضا علیه السلام در این مرحله خود را آماده آن می کرد تا مهار حکومت را به دست گیرد، اما با شکلی که خود مطرح کرده بود و می خواست نه در شکلی که مأمون اراده می کرد و در آن شکل ولایتعهدی را به او عرضه داشت و او آنرا رد کرد و نخواست.
این تصویری است از دوران امام که می تواند در تفسیر دو رخداد مهم یعنی مسئله ولایتعهدی و نیز مسئله پیشنهاد خلافت به امام از سوی مأمون ما را راهگشا باشد. به تعبیری دیگر، می توان گفت تنشهای موجود در آن زمان هنوز باقیمانده هایی از طوفانی بود که از چند دهه قبل علیه حکومت اموی و از سوی دو خاندان مهم علوی و عباسی بر پا شده بود. در میان چنین طوفانی بود که قدرت طلبان خاندان عباسی بر اسبهای لجام گسیخته خود می نشستند و هر گونه که می خواستند به سوی هدف خود – و با این دیدگاه که هدف وسیله را توجیه می کند – می رانند و گاه هم در این هیاهو و در غیاب دیده های مردم خنجری هم از پشت به خاندان علوی می زدند و پس از آن میوه ای را که در دست مجروح این خاندان بود، به زور و به چنگال نیزه نیرنگ در می ربودند.
خاندان عباسی از سویی از نام «آل محمد» سوء استفاده می کرد، چندان که گاه به خاطر نزدیکی طرز کار یا تبلیغاتشان با آل علی، در مناطق دور از حجاز این گونه وانمود می کردند که همان خط آل علی هستند. حتی لباس سیاه بر تن کردند و می گفتند: این پوشش سیاه لباس ماتم شهیدان کربلا و زید و یحیی است، و عده ای حتی از سرانشان، خیال می کردند که دارند برای آل علی کار می کنند.
از سویی دیگر نیز همین خلفای خاندان عباسی از همان روزهای نخست سلطه خود کاملاً میزان نفوذ علویان را می دانستند و از آن بیم داشتند. سختگیریهایی که از همان دوران آغازین حکومت عباسی علیه بذ الحسن به عمل آمد، گواهی بر این ترس و وحشت عباسیان از اهل بیت و علاقه مردم به آنان است. گواهی دیگر آن که آورده اند: منصور هنگامی که به جنگ با محمد بن عبدالله و برادرش ابراهیم – از علویان – مشغول بود شبها را نمی خوابید، حتی در همین زمان دو کنیز برای او آوردند که آنها را رد کرد و گفت: «امروز روز زنان نیست و مرا با آنان کاری نه، تا آن زمان که بدانم سر ابراهیم از آن من و یا سر من از آن ابراهیم می شود. او در همین جنگها پنجاه روز جامه از تن نکند و از فزونی اندوه نمی توانست درست سخن خود را پی گیرد.»
این نگرانی در دوران پس از منصور نیز ادامه یافت و نگرانی مهدی و هارون عباسی بیش از منصور بود، چندان که در همین دوران امام کاظم علیه السلام آن زندانهای سخت خود را گذراند. پس از این دو، نوبت به مأمون رسید. در دوران مأمون مسئله دشوارتر و بزرگتر و مشکل آفرین تر بود. چه، شورشها و فتنه های فراوانی سرتاسر ولایتها و شهر های بزرگ اسلامی را در برگرفته بود تا جایی که مأمون نمی دانست چگونه آغاز کند و چه سان به حل مسئله بپردازد. او می دید و از این رنج می برد که سر نوشتش و سر نوشت خلافتش در معرض تند بادهایی قرار گرفته که از هر سو بر آن می تازد.
مأمون در کنار این ترس و نگرانی از هوشی سرشار، فهمی قوی، درایتی بی سابقه، شجاعتی کم نظیر و جدیتی راهگشا بهره مند بود و اینها همه در کنار هم، او را بدان رهنمون گشت که ابتکاری تازه بر روی صحنه آورد و امام هشتم را باتجربه ای بزرگ رویاروی سازد و مسئله ولایتعهدی را پیش آورد، هرچند در این زمینه نیز، تدبیر امام علیه السلام او را ناکام ساخت.